معرفی وبلاگ
من نگویم که مرااز قفس آزاد کنید_ قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 34543
تعداد نوشته ها : 7
تعداد نظرات : 2
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

 

اميدوارم عبادت هاي شما عزيزان روزه دار ، در اين مدت كه از ماه مبارك رمضان مي گذرد، مورد قبول خداي متعال واقع شده باشد.
شب قدر، فصل نزول انوار رحماني بر بوستان جانهاي روحاني است.
***
شب قدر، آبستن سپيده فلاح و رستگاري انسانهاي دل سپرده به مهر مهربانترين مهربانان است.
***
شب قدر، شب حضور روح و ملايك در محضر امام زمان (عج) است.
***
شب قدر، شبي است كه در عرصه آن انسان، ره صد ساله را يك شبه طي مي كند.
***
شب قدر، حاوي نهر نوري است كه در زلال پر بركت آن جان مؤمنان از گناه تطهير مي شود.
***
شب قدر، طلايه دار فلاح و رستگاري عارفان عاشق و عاشقان بيدل در بين شبهاي سال است.
***
شب قدر، آواي ايمان را در گوش جان مؤمنان به غيب نجوا مي كند.
شب قدر، شب شناخت قدر خويش است!
***
شب قدر شبي است كه بايد شكواييه هجران را درنورديد و به اميد وصل و ديدار، بيدار نشست و از جام طهور «سلام» تا مطلع «فجر» سرمست بود.
***
شبي كه بايد در عاشقي ثابت‌قدم بود. در طلب كوشيد و بيدار ماند و ديدار جست و احيا گرفت و به نيايش پرداخت و كار خير كرد و صالحات به جا آورد و به نيازمندان رسيد و دانايي طلبيد و به دانش‌آموزي پرداخت.
***
شب قدر، شبي كه بايد به ياد روي محبوب عزيز، آن يار پنهان رخسار، با دردمندي‌هاي عاشقانه ناليد و ديدار او را از خداي طلبيد.
***
شب قدر، شبي كه شياطين در بند اسارتند و آدميان ايمن از آنها.
***
شبي كه در آن خطاب مي‌آيد: كجايند جوانمردان شب‌خيز كه در آرزوي ديدار، بي‌خواب و بي‌آرام بوده‌اند و در راه عشق شربت بلا نوشيده‌اند، تا خستگي ايشان را مرهم گذاريم و اندر اين شب قدر ايشان را با قدر و منزلت گردانيم؛ كه امشب، شب نوازش بندگان است و وقت توبه گنهكاران.
***
شبي است كه «ليلة البراتش» خوانند:
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
و اندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند
چه مبارك سحري بود و چه فرخنده شبي
آن شب قدر كه اين تازه براتم دادند
***
شب قدر، فصل نزول آيات رحماني بر بوستان جان‌هاي روحاني است.
***
شب قدر، گاه رويش جوانه‌هاي الغوث الغوث بر عرصه لب‌هاي تائب است.
***
شب قدر، بهترين منزلگاه نيايش‌گران سرسپرده به مهر حق است.
***
شب قدر، وقت شناخت قدر خويش است.
***
شب قدر، بهترين گاه آرايش صحيفه دل مؤمنان به زيور ذكر خداست.
***
شب قدر، بزرگ‌ترين ميدان‌گاه سبقت گرفتن اولاد آدم در خيرات است.
***
شب قدر، آواي ايمان را در گوش جان انسان‌ها ترنم مي‌كند.
***
شب قدر، فاصله مُلك و ملكوت را به حداقل ممكن مي‌رساند.
***
شب قدر، گشاينده پنجره كشف و شهود بر منظر روح عارفان است.
***
شب قدر، لاله‌اي شكفته در كوير شب‌هاي عادي سال است.
***
آي فقيران غني، كجاييد كه شبهاي قدر آمده است؟!
***
تشنه ام اين رمضان تشنه تر از هر رمضاني
شب قدر آمده تا قدر دل خويش بداني
ليله القدر عزيزي است بيا دل بتكانيم
سهم ما چيست از اين روز همين خانه تكاني
***
تقديري سراسر خير، بركت، خرسندي، سلامت، خوشبختي، سعادت دنيا و آخرت، توشه شب قدرتان باد.
***
خبر آوردند كه امشب از هزار شب بهتر است و يك اتفاق ويژه مي افتد و آن اينكه امشب دست ملكوت به طرف زمين كشيده مي شود.
***
كجاييد خاكيان سدره نشين و زمينيان آسماني كه ملكوتيان امشب شيفته شمايند؟!
***
شب قدر، سرنوشت يكسال ما تعيين مي شود. اين شبها را از دست ندهيم. براي تعجيل در فرج مولايمان دعا كنيم.
***
فرشته ها براي آزادي انسان ها از دستان شيطان و بخشش معاصي و بردن آنها به ملكوت مسابقه داده و منتظر نداي بنده خدا هستند. (اللهم لبيك) مرا دعا كنيد.
***
شب قدر است و من قدري ندارم
چه سازم توشه قبري ندارم
***
مبادا ليله القدرت سرآيد
گنه بر ناله ام افزون تر آيد
مبادا ماه تو پايان پذيرد
ولي اين بنده ات سامان نگيرد
***
خدايا قدر ما را به قدر مولاعلي(ع) نزديك فرما.
***
الهي آن شب كه همه قرآن به سر مي كنند ما را توفيق بده قرآن را به دل كنيم.
***
امشب تمام آينه ها را صدا كنيد
گاه اجابت است رو به سوي خداكنيد
اي دوستان آبرودار در نزد حق
درنيمه شب قدرمرا هم دعا كنيد
***
چون نامه جرم ما به هم پيچيدند
بردند به ديوان عمل سنجيدند
بيش ازهمگان گناه مابود ولي
ما را به محبت علي(ع)بخشيدند.
با عرض تسليت در ليالي قدر اين حقير را ازدعاي خيرخويش فراموش نكنيد.التماس دعا
***
مارا به دعا كاش فراموش نسازند
رندان سحر خيز كه صاحب نفسانند
***
از عرش صداي ربنا مي آيد
آواي خوش خدا خدا مي آيد
فرياد كه درهاي بهشت باز كنيد
مهمان خدا سوي خدا مي آيد
***
گويند كريم است و گنه مي بخشد
گيرم كه ببخشد زخجالت چه كنم
***
يا رب ز تو امروز عطا مي طلبم
هشياري و بخشش خطا مي طلبم
مقبولي روزه و نماز و طاعات
از درگه لطفت به دعا مي طلبم
***
ز مردم دل بكن ياد خدا كن
خدا را وقت تنهايي صدا كن
در آن حالت كه اشكت مي چكد گرم
غنيمت دان و ما را هم دعا كن
***
شب قدر است و من قدري ندارم
چه سازم توشه ي قبري ندارم . . .
***
خير، بركت، خرسندي، سلامت، خوشبختي و سعادت دنيا و آخرت، توشه شب قدرتان باد.
***
امشب ...
از آسمان باران انا انزلنا بر فرق زمين مي بارد ...
امشب چشمانم را با آب توبه مي شويم
و كلام قرآن در دهانم مي ريزم
تا خواب چشمانم را نيازآرد ...
***
مبادا ليلة القدرت سر آيد
گنه بر ناله ام افزونتر آيد
مبادا ماه تو پايان پذيرد
ولي اين بنده ات سامان نگيرد

دسته ها :
جمعه 28 5 1390

 

تفكر

مهمترين عواملي كه باعث كاهش ارزش روزه مي شوند عبارت اند از:

 

1. افكار ناپسند

روزه ظاهرى همان خوددارى ارادى و مطيعانه از خوردن اغذيه است ، ولى روزه نفس ، عبارت است از: خوددارى حواس پنجگانه از افعال ناستوده و خوددارى دل از نيت هاى پليد.

قلب انسان روزه دار بايد همسو با خود صائم باشد؛ آدم روزه دار از بسيارى از كارها خوددارى مى كند؛ قلب او هم بايد به خاطر حفظ حريم روزه از افكار آلوده و عصيان آميز پرهيز و اجتناب نمايد و هر گونه افكار ناپسند را از سر خود بيرون كند. اميرالمؤمنين (عليه‌السلام) فرمود: روزه قلب از انديشه روى آوردن به گناه از روزه شكم از خوردن غذا برتر است . (1)

همچنين آن حضرت (عليه‌السلام) فرمود: روزه قلب بهتر از روزه زبان و روزه زبان بهتر از روزه شكم است .(2)

2. لقمه ناپاك و اثر آن

روزه بايد با لقمه پاك و بدور از هر گونه شبهه گرفته شود، بنابراين چنانچه انسان بدون توجه و رعايت حلال و حرام و لقمه شبهه ناك روزه بگيرد، روزه از ارزش و اعتبارى كه شرع برايش تعيين كرده برخوردار نخواهد بود.

اهتمام به خوردن حلال و پرهيز و اجتناب از حرام خوارى يكى از نشانه هاى بارز پيروى از خط حق است .

پيامبر اكرم (صلي‌الله‌ عليه و آله) فرمود: واى به حال كسى كه روزه خود را با غذاى حرام افطار كند ( حلية الابرار، بحرانى ، ج 1، صص 219، 345)؛ آرى ، روزه، با غذاى حلال، روزه راستين است .

پيامبر (صلي‌الله‌ عليه و آله) فرمود: چهار چيز موجب تباهى روزه و بطلان كارهاى خير مى شود، يكى از آن چهار چيز نمامى سخن چينى است

3. سخن چينى

نمامى ، به نوبه خود از عوامل كاهش ارزش روزه است و اثرات و پيامدهاى خطرناكى دارد؛ از جمله :

الف) كاهش اعتبار روزه : 

پيامبر (صلي‌الله‌ عليه و آله) فرمود: چهار چيز موجب تباهى روزه و بطلان كارهاى خير مى شود، يكى از آن چهار چيز نمامى سخن چينى است .(3)

ب) عذاب قبر: 

در رهنمودهاى پيامبر (صلي‌الله‌ عليه و آله) به اميرالمؤ منين (عليه‌السلام) آمده است : يا على! از غيبت و نمامى بپرهيز؛ زيرا غيبت، روزه را از پا در مى آورد و سخن چينى نيز باعث عذاب قبر است .(4)

4. عاق والدين

روزه دار علاوه بر انجام واجبات و مستحبات و ترك مبطلات روزه و احيانا مكروهات ، بايد از هر گونه والدين آزارى بپرهيزد؛ روزه كسى كه والدين او از وى ناراضى هستند، ارزشى ندارد.(5)

در قرآن مى خوانيم : خدا مقرر داشت كه : جز او را نپرستيد و در حق پدر و مادر خود نيكى كنيد نيكوكار باشيد و آنگاه كه هر دو يا يكى از آنها با پيرى رسيدند نسبت به آنها كم لطفى نكنيد حتى به آنان اف نگوييد؛ آنان را نيازاريد؛ فروتنى خود را در برابرشان اظهار كنيد و بگوئيد: خدايا آنان را مورد رحمت خويش قرار ده چنانكه آنان ما را در كودكى مان مورد رحمت خويش داشتند(6).

خانواده

صاحب مجمع البيان در تفسير جوامع الجامع ذيل آيه فوق ، يادآور مى شود: وقتى انسان از گفتن اف در مقابل پدر و مادر نهى شده باشد، به طريق اولى نمى تواند نسبت به آن دو آزار و اذيت بيشتر روا دارد.(7)

امام صادق (عليه‌السلام) فرمود: كمترين نافرمانى اف گفتن به پدر و مادر است و اگر خدا مى دانست چيزى كمتر از اف موجب رنجش والدين مى شود، بدون شك از آن نهى مى كرد. همچنين در قرآن كريم آمده است : آنان را به نام صدا نكن(8).

سيد بن طاووس آن عالم بى نظير، پس از مهيا كردن كفن و تعيين محل دفن خود در قسمت پايين پاى پدر و مادر، مى گويد: مى خواهم مادامى كه در قبر هستم سرم ، پايين پاى پدر و مادرم باشد، زيرا پروردگار متعال مى فرمايد: در برابر پدر و مادر بايد فروتن باشى و در حق آنان بايد احسان كنى با رحمت و مهربانى خاصى فروتنى خود را در برابرشان ظاهر كنى(9)و در آيه اى ديگر مى خوانيم :؛ در حق والدين خود احسان كن .(10)

انسان هيچ گاه نبايد پدر و مادر خود را مورد آزار و اذيت قرار دهد، زيرا احترام آن دو هيچ گونه محدوديتى ندارد. لذا رسول خدا (صلي‌الله‌ عليه و آله) فرمود(11) كسى كه پدر و مادر را غمگين سازد، عاق والدين شده است .

بديهى است كه عاق والدين مساله اى بس مهم و يكى از گناهان كبيره است . امام صادق(عليه‌السلام) فرمود:(12)عاق والدين شدن يكى از گناهان كبيره است؛ زيرا خداوند حكيم آدم عاق شده را گناهكار شقى قرار داده؛ كيفر عاق والدين در همين دنيا گريبان انسان را مى گيرد.

پيامبر اكرم (صلي‌الله‌ عليه و آله) فرمود:(13) عقوبت سه گناه ، بدون آنكه به آخرت موكول شود در دنيا ظاهر مى گردد؛ عاق والدين ، ستمكارى در حق مردم و كفران احسان.

امام صادق (عليه‌السلام) فرمود: پنج نفر واجب النفقه انسان هستند؛ بنابراين نمى توان ماليات واجب ، از جمله زكات را به آنان داد. آن پنج نفر عبارتند از: پدر، مادر، فرزند، مملوك، همسر؛ زيرا اينان عيال آدمى هستند و واجب النفقه اند

چند نكته

1. پدران سه گانه : پيامبر اكرم (صلي‌الله‌ عليه و آله): براى هر كسى ، سه گونه پدر، معرفى كرده است . آن حضرت فرمود: پدران سه دسته اند: پدرى كه ترا به دنيا آورد، پدرى كه به تو همسر داد كه تو را علم و دانش آموخت(14).

2. نظر اعتراض آميز و خشم آلود: امام صادق (عليه‌السلام) فرمود: كسى كه به والدين خود به گونه اى خشم آلود بنگرد، گرچه آن ها در حق وى ستم كرده باشند، نماز او پذيرفته نمى شود (15).

با توجه به فرمايش امام صادق (عليه‌السلام) يكى از شرايط نماز در پيشگاه خدا نگهداشتن حرمت والدين است . از آنجايى روزه بعد از نماز در اسلام بسيار مورد توجه مى باشد بايد از شرايط و خصوصيات آن نيز باشد.

3. نفقه والدين : از امام صادق (عليه‌السلام) پرسيدند: نفقه كدام يك از بستگان بر آدمى لازم و واجب است ؟ فرمودند: پرداخت نفقه والدين ، فرزند و زن بر مرد واجب است .

امام صادق (عليه‌السلام) در جاى ديگر فرمود: پنج نفر واجب النفقه انسان هستند؛ بنابراين نمى توان ماليات واجب ، از جمله زكات را به آنان داد. آن پنج نفر عبارتند از: پدر، مادر، فرزند، مملوك ، همسر؛ زيرا اينان عيال آدمى هستند و واجب النفقه اند(16).

5. تكبر و عجب

يكى از آفات روزه از رذائل اخلاقى خود بزرگ بينى و تكبر فروشى است . تكبر اولين معصيتى است كه در برابر خدا صورت پذيرفته است .

تكبر، چيزى است كه از آن به عنوان اصول ريشه هاى كفر، ياد شده است(17).

سرچشمه و ريشه كفر سه چيز است : حرص ، تكبر و حسد(18). تكبر نه تنها زشت ترين اخلاق است بلكه از بزرگترين گناهان مى باشد.(19)

عجب ، در بسيارى از موارد به معناى تكبر است ، ولى گاهى به معنى خودپسندى و خودبرتربينى است ، عجب آن است كه آدمى ديگران را به حساب نياورد و موارد ارزش‌هاى آنها را ناديده بگيرد، امام صادق (عليه‌السلام ) فرمود: كسى كه براى ديگران، ارزشى قائل نشود، داراى عجب است .(20)پس عجب يك صفت منفى اجتماعى است كه انسان خود را مى پسندد و براى ديگران مؤ لفه ستودنى قائل نيست .

 

پي نوشت ها:

1. غررالحكم ، شماره 5873.

2. همان ، شماره 5874.

3. ر.ك : حر عاملى ، وسايل الشيعه ، ج 7، ص 21.

4. ر.ك : طبرسى ، جوامع الجامع ، ج 1، ص 103.

5. وقايع الايام ، خيابانى ، صيام ، ص 431.

6. بنى اسرائيل : 22-25.

7. جوامع الجامع ، ذيل آيات فوق .

8. جوامع الجامع ، ذيل آيات فوق .

9. اسراء 24.

10. بقره : 83.

11. روضة المتقين ، ج 12، ص 249.

12. بحار الانوار، ج 74، ص 74.

13. بحار الانوار، ج 75، ص 275.

14. مواعظ العددية ، ص 63، ثلاثيات .

15. بحار الانوار، ج 74 ص 61.

16. وسايل الشيعه ، ج 15، ص 237.

17. مستدرك ، ج 2، ص 309.

18. ر.ك : تزكية النفس ، مبحث كبر.

19. ر.ك : تزكية النفس ، مبحث كبر.

20. صدوق ، معالى الاخبار، ص 244.

بخش عترت و سيره تبيان

 


 

منبع:

صفاى باطن در پرتو رمضان

سيد محمد شفيعى

دسته ها :
چهارشنبه 12 5 1390

 

«اخبار روز» در گزارشي به قلم يكي از اين افراد مي نويسد: «براي خودم آدم معقولي بودم. زن و بچه، كار، خونه و زندگي و ماشين داشتم. به سه تا بچه ام مي رسيدم. آنها را به كلاس شنا و موسيقي مي بردم. هر هفته به ماهيگيري، جنگل، موزه يا شهر بازي مي رفتيم. چمن حياط را با ماشين چمن زني هر هفته كوتاه مي كردم. هر روز ريشم را تيغ مي زدم. گاه خيارشور يا سيرترشي مي گذاشتم. اما همه چيز از آن پست الكترونيكي شروع شد. يك روز آقاسهراب، دوستم، يك پست الكترونيكي برايم فرستاد تا با او در فيس بوك دوست شوم. خوب يادم مي آيد كه يك روز شنبه بود. من جريان را سر ميز نهار براي خانواده ام تعريف كردم. با كمال تعجب ديدم همگي قاطعانه مخالفت كردند. دختر بزرگم گفت تو بايد فكري براي اعتيادت به اينترنت بكني. هر وقت از اتاق پذيرايي رد مي شم تو كنار كامپيوتر نشسته اي. درست مثل يك چاپگر يا موشي كه به كامپيوتر وصل شده است. پسرم در ادامه گفت؛ مي گن فيس بوك امنيتش پايين است. نمي خوام توي شبكه كوچك خونه ما پاي فيس بوك باز بشه. پاي ويروس، پاي كلاهبرداري هاي كارتي، پاي آدم هاي غيرجدي. خانمم هم گفت بوي خوشي از اين فيس بوك به مشام نمي رسد.»

راوي ماجرا ادامه مي دهد: چند روزي به احترام مخالفت يك پارچه خانواده دست نگه داشتم اما به زودي، فيس بوك باز قهاري از آب درآمدم. ديگر وقت سر خاراندن نداشتم و همدم خوبي در شبكه مجازي بودم. اوايل در سر كارم هم فيس بوك و هاتميل و جي ميل را باز مي كردم ولي بعدها هر سه را بستند. من ديگر بي قرار و آشفته بودم. پاچه هركسي را مي گرفتم. كارهايي كه براي مشتري فرستادم اشتباهات جدي داشت. همكاران و مشتري ها از من كلافه بودند. يك روز رئيسم مرا به اتاقش خواست و بدون مقدمه گفت؛ تو تغييرات اساسي كردي. تو ديگر آن همكار باذوق نيستي. نه تنها همكاران ديگر ميلي به معاشرت با تو ندارند، كارهايي كه براي مشتري ها فرستادي اشتباهات محاسباتي و خطرناكي داشت. به خاطر خطرات جاني فرآورده ها، شركت مجبور به پرداخت خسارت هاي كلان شد. از اين رو تو از اين لحظه از كار اخراج هستي. به علت سابقه طولاني در كارت سه ماه مهلت اخطار ترك و تحويل كارت را داري. ولي لازم نيست ديگر به شركت بياييد. حقوق سه ماهت پرداخت مي شود. اخراج از كار تحولي جدي در زندگي مجازي من بود[!!] خشم و احساس تبعيض، به زودي به بي خيالي انجاميد. تمام وقت به شبكه اجتماعي مجازي پرداختم. زندگي مجازي مجالي براي كاريابي باقي نگذاشت. ناگهان عشق سوزان من به كار و آفرينش پژمرد. شوق كاركردن را از دست دادم. به فكر بازنشستگي بيماري افتادم.

نويسنده مي افزايد: پيش پزشك خانوادگي مان رفتم. گفتم نمي توانم بيش از يك متر از كامپيوترم دورتر بروم. در ضمن اصلا خواب ندارم. تيم پزشكي به زودي دست به كار شد. كلي آزمايش خون و ادرار، انگيوگرافي، كامپيوتر اسكن، الكتروكارديوگرام در حين انجام كار از من گرفتند. در بخشي از گزارش آمده بود: «... معاينات گوناگون نشان مي دهد جز عضلات انگشتان همه عضلات مريض هشتاد تا نود و پنج درصد مرده است. با بررسي ميزان فعاليتي كه مريض در ساعات مختلف شبانه روز در فيس بوك انجام داده به روشني آشكار مي شود كه ساعت بيولوژيك مريض به كلي از نظم خارج شده است. بررسي دقيق تر نشان مي دهد «سوپر اچياسمتيك نوكلي» مغز مريض از كار افتاده است.

در ادامه گزارش اين اپوزيسيون اينترنت زده آمده است: هرچه تعداد دوستان مجازي و «پسنديدم»هاي من بيشتر مي شد، به همان اندازه از خانواده دور مي شدم. رويايم اين بود كه زن و سه تا بچه هايم صفحه فيس بوك باز كنند و من آنها را به عنوان «خويشاوند» به ليست دوستانم اضافه كنم اما آنها با لجاجت اجتناب مي كردند. بالاخره جلسه محاكمه مرا تشكيل دادند. پسرم گفت تو بدون فيس بوك به اندازه كافي مشغوليات داشتي. بي بي سي و همه راديوها، سايت روزنامه احزاب، گروهها و شخصيت ها، عصر نو، گويا، اخبار روز و دهها سايت ديگر، جايي براي نفس كشيدن براي تو باقي نمي گذاشت. حالا فيس بوك هم كه آمد ديگر آب پاكي روي دستهايمان ريخت. من نظرم اينه كه براي سلامتي خودت و پيشگيري از تلف شدن تو بهتره كه اينترنت خونه را قطع كنيم و يا سايت ها و شبكه هاي اجتماعي مثل فيس بوك، يوتيوب، اسكرايب دي و سايت هاي فارسي را فيلتر كنيم و خانمم گفت همانطور كه بچه ها به درستي گفتند زندگي مجازيت در ابرها، رابطه تو را با زندگي حقيقي تو روي زمين كاملا قطع كرد. اما من كه سرخوش از چتي بودم كه دقايقي پيش در فيس بوك داشتم از خودم دليرانه دفاع كردم و گفتم من شبكه اجتماعي حقيقي مي خوام چي كار؟ چند روزي گذشت. من زندگي خودم را بر نيازهاي شبكه اجتماعي مجازي كاملا تطبيق دادم. به ندرت از كامپيوتر دور مي شدم و بيرون از خونه مي رفتم. يك روز براي يك مدت بسيار كوتاه از خونه بيرون رفتم. وقتي برگشتم ديدم لباس ها و وسايلم پشت در خانه است. در خانه كليد بود و يك كارت پستال كه آرم فيس بوك در يك طرف آن نقاشي شده بود روي وسايل بود. توي كارت با امضاي سه تا بچه هام نوشته شده بود؛ ما همگي از تصميم بجا و عادلانه مامان دفاع مي كنيم. نامه را گذاشتم توي جيبم. وسايلم را ريختم توي كيسه و انداختم رو دوشم و به راه افتادم. نگاهي به خانه انداختم. هرچند همه خانواده ام در خانه بودند درها بسته و ساكت بود. الان كه اين يادداشت را از سالن ايستگاه راه آهن براي شما در فيس بوك منتشر مي كنم، وسايلم توي يك كيسه پلاستيكي بزرگ آبي رنگ، زير پايم است. پروفيلم را در فيس بوك عوض كردم. شبها توي خيابان مي خوابم. پوشش اينترنتي خيلي خوب است. الان تنها مشكل ساعت يك نيمه شب تا چهار صبح است كه همه را از سالن ايستگاه راه آهن بيرون مي كنند. فعلا هوا سرد نيست و من توي خيابون هاي شهر پرسه مي زنم. اميدوارم تا شروع فصل سرما راه حلي براي اين معضل پيدا بشه(!!)

دسته ها :
جمعه 17 4 1390
آكنه

اگر مدام پيتزا و شكلات را نفرين مي‌كنيد كه مسئول پيدايش آكنه‌هاي شما هستند بايد بگوييم كه در اشتباهيد. امروزه محققان هم عقيده‌اند كه عوامل وراثتي يا هورموني باعث بروز اين بيماري مي‌شود.

در زمان بلوغ، هجوم هورمون‌هاي آندروژن، باعث تحريك ترشح سبوم و كراتين مي‌شود كه اين دو ماده وظيفه‌ي حفظ رطوبت پوست و رويش موها را بر عهده دارند. زماني كه يكي از اين دو ماده بيش از اندازه توليد شود و فوليكول‌هاي موها را مسدود كند سر و كله‌ي آكنه‌ها پيدا مي‌شود.

بنابراين به احتمال زياد خوردن يا نخوردن پيتزا با پنير تغييري در اصل قضيه نمي‌كند. برعكس اگر خوردن آن باعث افزايش مصرف ميوه و سبزيجات و مواد غذايي ديگر مي‌شود كه به حفظ تعادل هورمون و مبارزه با التهاب كمك مي‌كند خوردن آن توصيه هم مي‌شود.

 

پيش به سوي مواد غذايي ضد آكنه

 

گردو

گردو سرشار از سلنيوم است و به نظر مي‌رسد اين آنتي اكسيدان قوي تأثير پيشگيرانه‌اي روي پيدايش آكنه‌ها دارد. به خاطر اينكه سلنيوم از سلول‌ها در مقابل ضايعات التهابي مراقبت و خاصيت ارتجاعي پوست را حفظ مي‌كند. اين آنتي اكسيدان در همراهي با ويتامين‌هاي E و A تأثير بيشتري بر جاي مي‌گذارد بنابراين توصيه مي‌شود گردو را همراه بادام و اندكي فلفل قرمز ميل كنيد.

توجه داشته باشيد كه گوشت، ماهي، پياز، سير و دانه‌هاي كامل از منابع ديگر سلنيوم به حساب مي‌آيند.

لوبيا، گوشت مرغ، ماهي (مواد غذايي سرشار از روي)

هنوز به درستي مشخص نشده است كه چرا ميزان كافي روي، سبز شدن آكنه‌ها را متوقف مي‌سازد. شايد به اين دليل باشد كه اين مواد معدني ترشح هورمون‌هايي كه باعث تحريك آكنه مي‌شود را كم مي‌كند. روي همچنين باعث مي‌شود كه بدن راحت‌تر ويتامين A و مواد مغذي لازم براي سلامت پوست را جذب كند.

توجه داشته باشيد اشخاص گياه‌خواري كه هيچ نوع محصولات حيواني را مصرف نمي‌كنند بايد با نظر متخصص تغذيه مكمل‌هاي روي مصرف كنند.

 

ماهي آزاد، تخم كتان (مواد غذايي سرشار از اسيدهاي چرب امگا 3)

برخي از متخصصان بر اين عقيده‌اند اسيدهاي چرب امگا 3 كه اثر ضد التهابي دارند مشكلات آكنه را كاهش مي‌دهند. ماهي‌هاي چربي مثل ماهي آزاد، ساردين و ماهي ماكرو، تخم كتان و گردو سرشار از اين اسيدهاي چرب اند.

بنابراين توصيه مي‌كنيم هفته‌اي دو وعده ماهي چرب ميل كنيد. همچنين مي‌توانيد روغن كتان را به سالادتان اضافه كنيد يا اين كه غذاهايتان را با تخم كتان ميل كنيد.

بتاكاروتن

هويج، سيب زميني شيرين، طالبي، فلفل قرمز (مواد غذايي سرشار از بتاكاروتن)

بدن انسان بتاكاروتن را كه در بيشتر ميوه و سبزيجات زرد، نارنجي و قرمز رنگ وجود دارد به ويتامين A تبديل مي‌كند و اين ويتامين تأثير سلنيوم را بر پوست چند برابر مي‌سازد. بنابراين از مصرف ميوه و سبزيجات قرمز يا زرد رنگ غافل نشويد.

 

ميوه و سبزيجات

محققان دريافته‌اند كه در جزاير كيتاوان در گينه ي نو تقريباً هيچ‌كس از آكنه رنج نمي‌برد. آن‌ها پس از بررسي مواد غذايي مردمان اين ناحيه دريافتند كه رژيم غذايي آن‌ها سرشار از ميوه و سبزيجات است و در اين ميان سهم اندكي به مواد غذايي تصفيه شده از قبيل شكر و آرد كه مي‌تواند ميزان ترشح هورمون‌ها را بالا ببرد، داده شده است. بنابراين براي پيشگيري از پيدايش آكنه ميوه و سبزيجات تازه‌ي زيادي ميل كنيد.

 

پرتقال، گوجه فرنگي، طالبي (مواد غذايي سرشار از ويتامين C)

اين ميوه‌ها و سبزي‌هاي سرشار از ويتامين C، آكنه‌هاي شما را درمان نخواهد كرد اما ويتامين C غشا سلول‌ها را تقويت مي‌كند و از اين رو باعث پيشگيري از ايجاد جاي زخم‌هايي مي‌شود كه نتيجه‌ي اين ضايعات است. بنابراين ميزان ويتامين C بدنتان را بالا ببريد تا پوستي زيبا داشته باشيد.

 

بادام، تخم مرغ، سبزيجات برگ سبز (مواد غذايي سرشار از ويتامين E)

ويتامين E، درمان ضايعات و جاي زخم ناشي از آكنه را تسهيل مي‌بخشد. اين آنتي اكسيدان موثر در روغن‌هاي گياهي تصفيه شده، ميوه‌هاي صدفي (گردو، بادام) و دانه‌هاي كامل به وفور يافت مي‌شود.

 

از چه غذاهايي بپرهيزيم!

 

 

نمك يُد دار و ديگر منابع يُد. به خاطر دلايل ناشناخته به نظر مي‌رسد نمك يد دار باعث تحريك پيدايش آكنه مي‌شود. مراقب ميزان سديمي كه مصرف مي‌كنيد باشيد به ويژه زماني كه غذاهاي آماده ميل مي‌كنيد و نمك يد دار به غذاهايتان اضافه مي‌كنيد. همچنين مصرف ميگو را محدودتر كنيد.

اگر واقعاً از آكنه به تنگ آمده‌ايد به طور جدي مصرف مواد غذايي «سفيد» به ويژه آرد تصفيه شده و ناني كه از اين آردها تهيه مي‌شود، سيب زميني سرخ كرده و تمام مواد غذايي خيلي شيرين را كاهش دهيد. اين مواد غذايي ميزان قند خون و انسولين را بالا مي‌برند و محققان بر اين باورند كه انسولين بالا باعث تحريك آكنه مي‌شود. از اين گذشته داشتن رژيم غذايي سرشار از محصولات تصفيه شده و فقير از ميوه و سبزيجات تازه باعث مي‌شود منيزيم و مواد معدني مورد نياز بدن كه براي حفظ تعادل هورمون ضروري است تأمين نشود و به اين ترتيب آكنه‌ها ظاهر بشوند.

منبع 

 

دسته ها :
شنبه 11 4 1390

 

بچه لال شويد

بي ادب ها ساكت

سخت آشفته و غمگين بودم

به خودم مي گفتم

بچه ها تنبل و بد اخلاقند

دست كم مي گيرند

درس و مشق خود را

امروز يكي را بزنم

اخم كنم

ونخندم اصلا

تا بترسند از من

و حسابي ببرند

خط كشي آوردم

در هوا چرخاندم

چشم ها در پي چوب تنبيه

هر طرف مي غلطيد

مشق ها را بگذاريد جلو ،زود معطل نكنيد

اولي كامل بود خوب 

دومي بد خط بود

بر سرش داد زدم

سومي مي لرزيد

خوب گير آوردم

صيد در دام افتاد و به چنگ آمد زود

دفتر مشق حسن گم شده بود

اين طرف و آن طرف نيمكتش را مي گشت

تو كجايي بچه

بله آقا اينجا

همچنان مي لرزيد

پاك تنبل شده اي بچه بد

به خدا دفتر من گم شده آقا

همه شاهد هستند

ما نوشتيم آقا

باز كن دستت را

خط كشم بالا رفت

خواستم بر كف دستش بزنم

وتقلا مي كرد

چون نگاهش كردم

ناله سختي كرد

گوشه صورت او قرمز بود

هق هقي كرد و سپس ساكت شد

همچنان مي گريد

مثل شخصي آرام به خروش و ناله

زير يك ميز كنار ديوار

دفتري پيدا شد  

گفت آقا اينهاش دفتر مشق حسن

چون نگاهش كردم

خوش خط و عالي بود

غرق در شرم و خجالت گشتم

جاي آن چوب ستم

بر دلم آتش زد

سرخي گونه او

به كبودي گرديد

صبح فردا ديدم كه حسن با پدرش

و يكي مرد دگر

سوي من مي آيند خجل، دل نگران

منتظر ماندم من تا

كه حرفي بزنند

شكوه اي يا گله اي

يا دعوا شايد

سخت در انديشه آنان بودم

پدرش بعد سلام گفت لطفي بكنيد

وحسن را بسپاريد به ما

گفتمش چي شده آقا رحمان

گفت اين خنگ خدا

وقتي از مدرسه بر ميگشته

به زمين افتاده

بچه سر به هوا

يا كه دعوا كرده

قصه اي ساخته است

زير ابرو و كنار چشمش

متورم شده است

درد سختي دارد

مي بريمش دكتر

با اجازه آقا

چشمم افتاد به چشم كودك

غرق اندوه و تاثر گشتم

من شرمنده ،معلم بودم

ليك آن كودك خرد و كوچك

اين چنين درس بزرگي مي داد

بي كتاب و دفتر

من چه كوچك بودم

اوچه اندازه بزرگ

به پدرنيزنگفت

آنچه من ازسرخشم

به سرش آوردم

عيب كاراز خودمن بودونميدانستم

من ازآن روز معلم شده ام

بعدازآن هم ديگر

دركلاس درسم

نه كسي بداخلاق

نه يكي تنبل بود

همه ساكت بودند

تا حدود امكان درس هم ميخواندند

من به يادآوردم اين كلام از مولا

كه به هنگام خشم

نه به فكرتصميم

نه به لب دستوري

نه كنم تنبيهي

يا چرا اصلا من

عصباني باشم

بامحبت شايدگرهي بگشايم

با خشونت هرگز

دسته ها : شعر
چهارشنبه 28 2 1390

علي اي هماي رحمت

 

علي اي هماي رحمت تو چه آيتي خدا را
كه به ماسوا فكندي همه سايه‌ي هما را
دل اگر خداشناسي همه در رخ علي بين
به علي شناختم به خدا قسم خدا را
به خدا كه در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علي گرفته باشد سر چشمه‌ي بقا را
مگر اي سحاب رحمت تو بباري ارنه دوزخ
به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را
برو اي گداي مسكين در خانه‌ي علي زن
كه نگين پادشاهي دهد از كرم گدا را
بجز از علي كه گويد به پسر كه قاتل من
چو اسير تست اكنون به اسير كن مدارا
بجز از علي كه آرد پسري ابوالعجائب
كه علم كند به عالم شهداي كربلا را
چو به دوست عهد بندد ز ميان پاكبازان
چو علي كه ميتواند كه بسر برد وفا را
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحيرم چه نامم شه ملك لافتي را
بدو چشم خون فشانم هله اي نسيم رحمت
كه ز كوي او غباري به من آر توتيا را
به اميد آن كه شايد برسد به خاك پايت
چه پيامها سپردم همه سوز دل صبا را
چو تويي قضاي گردان به دعاي مستمندان
كه ز جان ما بگردان ره آفت قضا را
چه زنم چوناي هردم ز نواي شوق او دم
كه لسان غيب خوشتر بنوازد اين نوا را
همه شب در اين اميدم كه نسيم صبحگاهي
به پيام آشنائي بنوازد و آشنا را
ز نواي مرغ يا حق بشنو كه در دل شب
غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهريارا

 

منبع:

تبيان

دسته ها : شعر
سه شنبه 30 1 1390

 

مثال مداد

 

سازنده ي مداد قبل از آن كه مداد را وارد جعبه اش كند، چند سفارش به او كرد.

او به مداد گفت "قبل از اين كه وارد بازار شوي بايد پنج چيز را بداني. هميشه آن ها را به خاطر بسپار و هرگز آن ها را فراموش نكن، در اين صورت شما بهترين مداد خواهي بود."

اول اين كه "تو توانايي انجام كارهاي بسيار بزرگي را داري ، اما بايد حتماً خود را به دست انسان بسپاري."

دوم اين كه " گه گاه ممكن است تراش دردناكي داشته باشي، اما اين كار تو را به مداد بهتري تبديل مي كند."

سوم اين كه "تو قادري هر اشتباهي را كه انجام مي دهي تصحيح كني."

چهارم اين كه "مهمترين قسمت تو آن چيزي است كه در درون توست."

و پنجم اين كه "روي هر سطحي كه از تو استفاده مي شود بايد علامتي به جا بگذاري. مهم نيست چه شرايطي داري، بايد بتواني بنويسي."

مداد همه ي حرف هاي سازنده را شنيد و قول داد هرگز آن را فراموش نكند و با هدف وارد جعبه شد.

حالا جاي مداد را با خودتان عوض كنيد. هميشه اين نكات را به خاطر داشته باشد و هرگز آن ها را فراموش نكنيد، در اين صورت شما بهترين خواهيد بود.

اول: "شما قادر به انجام كارهاي بزرگ هستيد، تنها اگر به خدا توكل داشته باشيد و اجازه دهيد انسان هاي ديگر از توانايي هاي شما بهره ببرند.

دوم: "شما در زندگي با مشكلات گوناگوني روبه و مي شويد، اما شما به كمك آن ها به فردي قوي تر تبديل مي شويد."

سوم: "شما قادريد اشتباهايتان را تصحيح و جبران كنيد."

مثال مداد

چهارم: "مهمترين بخش شما در درونتان قرار دارد."

و پنجم: "روي هر سطحي كه راه مي رويد، بايد اثري از خود به جا بگذاريد. مهم نيست چه وضعيتي داريد، بايد به وظايف خود عمل كنيد."

اين مثال در مورد مداد به شما نشان مي دهد كه شما فرد ويژه و خاصي هستيد و تنها شما قادر به انجام هدفي است كه براي آن به دنيا آمده ايد.

هرگز نااميد نشويد و فكر نكنيد  زندگيتان ناچيز است و قادر به تغيير آن نيستيد.

منبع:

تبيان

دسته ها :
سه شنبه 30 1 1390
X